اونو ازم بگیره هر ساعت بهش زنگ میزدم کجای؟!باکیی؟!برگشت بهش گفتم بیا بریم بیرون دلم واست تنگه گفت نمیتونم باید با حمید برم جای گفتم باشه صبح دوستم بهم گفت بیا بریم بیرون با هم منم اماده شدم برم از در خونه که رفتم بیرون سر خیابان با ماشینش وایساده بود دختر ه داشت سوار ماشینش میشد منو دید شکه شد دختر رو هول دادم سوار شدم فقط سکوت بود زدم زیر گریه خیانت خیانت خیانت کاش دل داشت میفهمید در چه حالم فقط میگم بهشسامانم تا دنیا دنیاس عاشقت خواهم ماند با اینکه تو...دوستت دارم بااینکه تو...جانم را ازنفسهای تو گرفته ام با اینکه تو...مواظب دلم باش این حرفای که هر روز با خودم تکرار میکنم چقد دوست دارم الان محو می شدم زندگیرو بدون سامان نمیخوام پس باید مرد خداحافظ
نظرات شما عزیزان:
faeze 
ساعت16:31---5 اسفند 1390
slm vebe khobi dari age khasti be manam sar bezan khoshhal misham
|